English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5964 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
incidence of taxation U انتقال مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incidence U برخوردکردن میدان برخورد
incidence U وقوع
incidence U حادث شدن
incidence U میزان بروز
incidence U تعلق واقعی مالیات مشمولیت
incidence U تصادف وقوع
incidence U تلافی
incidence U برخورد
incidence U انتشار
incidence U شیوع مرض
taxation U وضع مالیات
taxation U مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
incidence matrix U ماتریس تلاقی
incidence angle U زاویه تابش
plane of incidence U صفحه تابش
incidence rate U نواخت تصادفات
incidence rate U میزان حوادث و تصادفات
incidence wires U وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
rotor incidence U زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
tax incidence U اثر انتقال مالیات
tax incidence U عارضه مالیات
variable incidence U جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
incidence plane U صفحه تابش
angle of incidence U زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
angle of incidence U زاویه اصابت گلوله
angle of incidence U زاویه تابش
angle of incidence U زاویه نصب بال
regressive taxation U مالیات نزولی
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
regressive taxation U مالیات کاهنده
direct taxation U اخذ مالیات بصورت مستقیم
taxation of costs U مالیات هزینه دادرسی
taxation of costs U ارزیابی هزینههای دعوی
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
value added taxation U مالیات بر ارزش افزوده
proportional taxation U مالیات تناسبی
progressive taxation U مالیات تصاعدی
double taxation U مالیات مضاعف
direct taxation U مالیات مستقیم
exemption from taxation U معافیت از مالیات
excessive taxation U مالیات بندی بیش از حد
double taxation U مالیات بندی مضاعف
burden of taxation U بار مالیاتی
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
excess burden of taxation U بار اضافی مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
benefit theory of taxation U نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com